عصبانی ام.
نمی دانم به تاج سر بگویم برادرش چه غلطی کرده با نه؟! از طرفی می ترسم فکر کند که پدرم این میان حرف جابه جا کرده که نکرده و من اصرار کردم تا بدانم و از طرفی دیگر می ترسم این خبط تکرار شود. می دانید چیست؟! دلیل چنین رفتارهای توهین آمیزی در اکثر خانواده ها حسادت است. برادر تاج سر هم از این ماجرا مستثنی نیست. هر چقدر خودش را خوش رفتار و خوش مشرب و لوتی نشان دهد یک جایی از دستش در می رود و درونش را نشان می دهد. اصلا همین آدم سال گذشته شروع کننده دعوایی بود که زندگی را برای من جهنم کرد. حال بعد از یک سال نوبت به خانواده ام رسیده است؟! نمی دانم؟! نمی دانم چه کنم؟! آن قدر عصبانی ام که نمی توانم کاری نکنم و دست روی دست بگذارم و پلک روی پلک که انگار نه انگار اتفاقی افتاده است!! اتفاقی افتاده و پدرم ناراحت شده و من عصبانی ام و دلم می خواهد یک تشت بزرگ آب یخ بریزم روی سر برادر تاج سر بلکه تا آخر عمر یادش باشد که به بزرگتر خود احترام بگذارد. خلاصه که این اولین باری است که نمی دانم باید چه کنم و اگر هم هیچ کاری نکنم احساس می کنم به شعور خودم و احترام خانواده ام لطمه وارد شده است. کاش راهی پیدا شود.