گیلاس های دوقلو لای گوش راستم ..

نیم سال جدید زندگی

Monday, 9 Dey 1398، 07:31 PM

پسرِ مادر صد و هشتاد و سه روزه شده است. یعنی پایان شش ماهگی و آغاز نیم سال جدید زندگی اش. نمی دانم زود گذشت یا نه. نمی دانم سخت گذشت یا آسان. نمی دانم خوش گذشت یا ناخوش. با خودم که فکر می کنم می بینم زود گذشت ولی یادم نمی رود آن شب هایی که آرزو می کردم زودتر ساعت چهار صبح شود و پسرک خواب. شب هایی که شبش کش می آمد و صبحش برای آمدن ناز و عشوه. با خودم که فکر می کنم به این نتیجه می رسم آسان بود اما یادم نمی رود ترس و دردهایی که کشیده ام. شادی ها و خوشی هایی که داشتیم ولی به یاد می آورم ناخوشی ها را. نمی دانم. نمی دانم چطور زور لحظات خوشی که پسرک مان برای ما ساخته به آن همه استرس و ترس و درد چربیده است. شاید یک کار کوچکی که به تازگی یاد می گیرد در آن لحظه همه زندگی مان شود. شاید خوشی ها ساده اند اما حال خوب کن. ساده اما قوی. آن قدر قوی که تمام این شش ماه برایت زود و آسان و خوش گذشته است.

98/10/09

Comment  ۰

No Comment

Send Comment

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">