چهل میلیون نفری دعا کنیم!
یعنی اگه من چهل تا دوست مجازی داشتم و همین الان میخواستم که برایم دعا کنند دیگر از خدا هیچ چیز دیگری نمیخواستم. همان چهل نفر با دعایشان تمام گرههای زده و نزده زندگی ام را باز میکردند ولی الان که فکر میکنم میبینم مشکلات خیلی خیلی بزرگتر از مشکل میچکا در این مملکت هست. مثلا میچکا دانشگاه قبول نشود هیچ اتفاق وحشتناکی براش نمیافتد ولی وضع مملکت بخواهد به همین شکل بماند یواش یواش همهمان باید برویم نوبتی خودمان را از برج میلاد پرت کنیم پایین. برای همین است که فکر میکنم باید نه چهل نفری بلکه چهل میلیون نفری برای این مملکت دعا کنیم بلکه حاجتروا شویم.
مثلا داداش فلانی گفته مناظره زنده خیلی خطرناک هست و
وضع مملکت را بدتر میکند و این ها، خب! به او خرده نگیرید. برادرا!
خواهرا! بنده خدا برای خودمان می گوید. میخواهد بین کاندیدا و مردم اخلاف
پیش نیاید. آخر این کجایش بد است؟! ها؟! بد است میخواهد همه با هم دوست
باشیم؟! بد است میخواهد کسی بین مناظرهها ناراحت نشود؟! بابا خود شما
بودید هم اعتراض میکردید. یک امتحان میخواهید در مدرسه یا دانشگاه بدهید
کلی عصبی می شوید و این حرف ها، حالا توقع دارید آن بنده خداها از کارهایی
که در این مدت کردند بگویند و بعدش کلی سوال و جواب هم بشوند؟! خب! چه
اشکالی دارد سوال ها را از قبل بهشان بدهند؟! شماها که این قدر بدجنس
نبودید! خودتان را بگذارید جای آن ها. ببینید چقدر سخت است! دیدید؟ خب پس
اعتراض نکنید. اصلا هم اشکال ندارد که وسط مناظره کات بدهند به نظر من. خب
باید حس کاندیدا بیاید دیگر. حس اگر خوب نشود مناظره قشنگ نمی شود. باید
مثل فیلمِ هندی ها جذابش کنند. مثلا یکهو کاندیدا از سقف آویزان بشود و
برود با غول تورم و رکود بجنگد و دخلش را در بیاورد. بعد یک شیشه از تو
جیبش دربیاورد که یه مایع بنفش در آن است و بپاشد به کل مملکت و مملکت را
پر از اعتدال و امید کند. بهبه! به این می گویند مناظره!!



