گیلاس های دوقلو لای گوش راستم ..

چطور دانشگاه تهران قبول شوم؟!

Wednesday, 31 Khordad 1396، 12:33 AM

پاورچین پاورچین به اتاقم آمد. سرم در بین چرک نویس ها بود. خوش حال شد. چشمانش برق زد. اتاقم روشن تر شد. کمی جلوتر آمد. سرم را در گوشی دید. برق چشمانش پرید. چیزی شبیه شبنم گوشه چشمش نشست. خواست حرفی بزند اما چیزی نگفت. رفت. با رفتنش اتاقم تاریک شد.

حال من مانده ام و فکر های گنگ و سوال های مبهم.

96/03/31

Comment  ۰

No Comment

Send Comment

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">