گیلاس های دوقلو لای گوش راستم ..

هر کسی را یاری هست مرا تنهایی!

Wednesday, 31 Khordad 1396، 02:28 AM

کلی ذوق کنی که بعد از مدت ها به عروسی دعوت شده ای. لباس زیبا بپوشی. موهایت را صاف کنی. از بین ست هایی که داری ست فیروزه ات را انتخاب کنی. کفش چینگیلی جدیدت را به پا کنی. روبه روی آینه بایستی و کلی خودت را نگاه کنی و کلی دلت برای خودت غنج بزند. هی قربان خودت بروی با آن همه زیبایی. هی مست خودت شوی که چقدر نازی.

با کوله باری از اعتماد به نفسی و با تق تق پاشنه کفش هایت به تالار نزدیک شوی. نزدیک و نزدیک تر. با خودت فکر کنی از تو بهتر نیست. هر چه باشند به پای تو نمی رسند. هر چقدر هم که چینگیلی باشند سادگی تو آن ها را خواهد بُرد.

پایت را توی تالار گذاشته نگذاشته حس کنی زمین می چرخد. آدم ها می چرخند. تالار می چرخد. چراغ ها می چرخند. موزیک دور سرت رژه می رود. با خودت فکر کنی با این کفشی که پوشیده ای اگر بیفتی چه بر سر مچ پاهایت و زانو و کفشکش می آید.

خودت را جمع کن دختر!! تو که این همه زیبایی. تو که می دانی از همه بُرده ای. تو که می دانی تنها بودنت، دلیل دیگری دارد. خودت را جمع کن دختر!! تو این زمانه ی ناجور، مرد زندگی پیدا نمی شود. به خوبی تو پیدا نمی شود. در حد و اندازه تو پیدا نمی شود. تو که از هر دختری پاک تری. تو که آقای پدرت به چشم هایش شک می کند، به تو نه. تو که فیروزه ای. خودت را جمع کن دختر!! برای گرفتن حنا از دست های عروس خودت را به آب و آتش نزن. تنهایی تو هزار معنا می دهد جز آن چه که فکر می کنی. خودت را جمع کن!!
96/03/31

Comment  ۰

No Comment

Send Comment

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">