صدا و سیمای یک رنگ(!)
صدا و سیما را دوست دارم. از فرق سر تا شصت پایش را. از هر چیزش که بگویم کم گفته ام. از سریال هایی که می سازد. از برنامه های مثلا جنجالی اش. از فرهنگ سازی هایش. از فیلم های خارجکی شیطان پرستی و یا فرماسونری که پخش می کند و بعد در دهه کرامت و فجر و غیره شعار ضد امریکا و ضد صهیونیست و ضد غیره دادنش. از همه بیشتر تناسب محتوای کارهایش با تاریخ این مملکت را دوست دارم. از این که تا زمانی که حرف از برجام بود با یک دوربین و یک میکروفن راه می افتادند در خیابان و از مردم موافق توافق و دوستی با ابرقدرت جهان، گزارش می ساختند و این روزها هم راه افتاده اند به دنبال آدم هایی که با اقتدار شعر مرگ بر امریکا خائن سر می دهند. صدا و سیما را دوست دارم. دوست دارم چون مردم که ما باشیم را همان چیز فرض کرده است. ما هم همان چیز هستیم و متوجه نیستیم که چه می کند و چه خبر است. این کارهای ضد و نقیضش واقعیات را مشخص می کند. ضد و نقیضی اش را دوست دارم. خیلی هم دوست دارم!!