گیلاس های دوقلو لای گوش راستم ..

چه دلنواز اومدم اما ... با ناز اومدم :)) 

یعنی نمی دانم دقیقا چند ساله می شوم. عجیب است واقعا! انگار سن از یک زمانی به بعد از دستم در رفته است. خلاصه که فرداشب وارد دهه سوم زندگی ام می شوم، البته شاید هم نشوم! خلاصه که سنم بالاتر می رود و منی که کلی کار در این چند سال زندگی ام کرده ام هنوز هم احساس می کنم هیچ کاری نکرده ام! چه باید کرد؟! با این احساس چندشناک آخر هر سال؛ که بزرگ تر شدم اما کارهای زندگی ام کم تر و بیهوده تر شده است. آن هم منی که در سال گذشته رشته جدیدی را برای آموختن شروع کرده ام، کلی نرم افزار قدرتمند گرافیکی و معماری یاد گرفته ام، کلی وزن کم کرده ام، در حال مراقبت و نگه داری از فرزند جدیدم هستم و کلی کار دیگر که هیچ کدام شان به چشمم نمی آید! چه باید کرد؟! چرا نمی توانم حس خوبی نسبت به خودم داشته باشم؟! با این که می دانم نگاه خدا یک آن از زندگی ام برداشته نمی شود و همه جا و همه زمان مراقب من و خانواده ام است ولی حس بد، امان از حس بد، حسی که نمی گذارد از خودم راضی باشم. آه ... آه و صدها آه ... که این همه با خویش نامهربانم. آه ... آه و صدها آه که این همه از جسم ناتوانم کار می کشم اما باز هم خودم را لایق هیچ چیزی نمی دانم. می دانم گره کار از کجا است. اگر من هم همانند خیلی از زنان شهر کمی، تنها کمی ... بگذریم!!

۰ Comment 28 Esfand 01 ، 10:52

خجالت نمی کشید؟! دلار شصت هزار تومانی، گرانی های پی در پی، معیشت بر باد رفته، عدالت بر پا نشده، جیب های تار عنکبوت بسته، سفره های حقیرانه و چه و چه و چه؛ همه را بی خیال!! دادن سیمکارت بدون محدودیت با اینترنت بدون فیلتر به توریست ها، آن هم در این اوضاع مملکت که سه چهار ماه است سرعت نت مان با سرعت راه رفتن لاک پشت های سواحل جنوب هم برابری نمی کند، خجالت آور نیست؟! خجالت نمی کشید؟! مردم را گرفتار کردید! با تدبیر نداشته تان! با حساب و کتاب احمقانه تان! خجالت نمی کشید؟! کاش دست از سرمان بردارید!!!

۰ Comment 08 Esfand 01 ، 11:18

هیچ چیز برای یک مادر مهم‌تر از بودن فرزندانش، بودن با سلامتی و پر آرامش‌شان و رفتن‌شان با عاقبت به خیری نیست که نیست که نیست. برای تمام کودکان دنیا، برای پسر دلبندم و دخترک توراهی‌ام بودن طولانی، توامان با برکت و سلامتی و رفتن با عاقبت به خیری می‌خواهم. اگر قرار باشد روزی، تو ای پسر دلبندم و ای دخترک توراهی‌ام، نباشید من نیز نباشم.

خدایا! دخترکم را سالم به این دنیا آور.

۰ Comment 23 Bahman 01 ، 23:54

از من می‌شنوید از آینده نترسید. آدم‌ها شکست می‌خورند، زمین می‌خورند، دست روی زانوهاشان می‌گذارند، برمی خیزند و از نو شروع می‌کنند. هیچ هم یادشان نخواهد آمد که چطور زمین خورده‌اند. آینده ترس ندارد. آدم‌ها را امروزشان است که می‌ترساند. چیزی که آزارتان می‌دهد را دور بیندازید. به ده روز نخواهد کشید که یک آخیش عمیق از ته وجودتان خواهید کشید.

۰ Comment 10 Aban 01 ، 22:20

اتفاقی که دارد می افتد چیست؟! هر نوجوان و یا جوانی که در دنیای کثافت مجازی از خود و اعتراضش فیلم و کلیپی پخش می کند را شناسایی می کنند. شناسایی چنین افرادی هم اصلا کار سختی نیست. سپس او را در زمان و مکان امن گیر انداخته و به زندگی اش پایان می دهند. در نهایت از نامبرده و فیلم ها و کلیپ هایش برای جریحه دار کردن احساسات ما جهت اعتراضات خیابانی سواستفاده می کنند. نگویید که متوجه چنین بازی کثیفی از جانب دشمنان ملت(نمی گویم حکومت می گویم ملت) نشده اید که به من برمی خورد!

وای که چه بر سر ما آمده است؟! پدرها و مادرهای عزیز! لطفا و خواهشا و التماسا و عاجزا جلوی فرزندان تان را بگیرید. ما دیگر طاقت چنین اوضاعی را نداریم. میچکا دیگر توان دیدن پرپر شدن فرزندان تان را ندارد. آن ها همه دوستان ما هستند و من باحجاب نیز برای تک تک شان غصه دار هستم. فکر نکنید ما از جنس شما نیستیم. نه!!!! این نه را محکم بخوانید. شما هم میهنان ما هستید. جدای از هر قوم و طایفه ای هستید! جدای از هر تیپ و شخصیتی که دارید! جدای از هر دین و مسلکی که می پرستید! برای تک تک ما باحجاب ها مورد احترام هستید و عزیز. لطفا و خواهشا و التماسا و عاجزا جلوی فرزندان را بگیرید تا در زمان مناسب همه ما حقوق خود را مطالبه کنیم. این طور پیش رود ایران غرق در خون می شود!

۰ Comment 18 Mehr 01 ، 18:33